تا نباشد این جدایی ها، کس نداند قدر یاران را، کویر خشک می داند، بهای قطره باران را..
.
.
.
ازميان كسانى كه براى دعاى باران به تپه ها مى روند تنها كسانى كه چتر با خود مى برند به كارشان ايمان دارند.
.
.
.
دلم همچو آسمان،پر از ابرهاي بارانيست،اي کاش دلم امشب بگريد، شايد که بغض عشق در چشمانم بشکند
.
.
.
خدا روز بدون رنج، بدون خنده، بدون اندوه، وآفتاب بدون باران وعده نداده است
.
.
.
بی تو من از نسل بارانم ، چون ابر بهارانم گریانمبی تو من با چشم گریان ، سیل غم برد آشیانم . . .
.
.
.
تو يعني پاکي باران تو يعني لذت ديدنتو يعني يک شقايق را به يک پروانه بخشيدنتو يعني از سحر تا شب به زيبايي درخشيدنتو يعني يک کبوتر را زتنهايي رها کردنخداي آسمان ها را به آرامي صدا کردنتو يعني روح باران را متين و ساده بوسيدن
.
.
.
همیشه ابرا می بارن اما همه عاشق ستاره ها میشن، مواظب باش چشمک ستاره، گریه ی ابرو از یادت نبره..
.
.
.
قطره ی بارون ممکنه کوچیک دیده بشه اما یک گله تشنه همیشه منتظره باریدنشه.
.
.
.
زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ
شدند
تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی . .
.
.
.
یک ساعت که آفتاب بتابد ، خاطره آن همه شب های بارانی از یاد میرود
این است حکایت آدم ها ، فراموشی . . .
.
.
.
تو طراوت باران ، تو سخاوت زمینی / تو کرانه های قلبم ، بهترین ، تو بهترینی . . .
.
.
.
بهترينم اگر دل سپردن به تو يک خطاست به تکرار باران خطا ميکنم.
.
.
.
مثل باران چشمهایت دیدنی است ٬ شهر خاموش نگاهت دیدنی است
زندگانی معنی لبخند توست ٬ خنده هایت بی نهایت دیدنی است . . .
.
.
.
به که گویم که تو منزلگه چشمان منی / به که گویم که تو گرمای دستان منی
گرچه پاییز نشد همدم و همسایه من / یه که گویم که تو باران زمستان منی . . .
.
.
.
چو کودک زير باران می دويدم
چه نجواهايی که از باران شنيدم
من از آيات سبز آفرينش
تماشايی تر از باران نديدم
.
.
.
گه يک شب ديگه زير بارونا قدم زدي بدونکه تموم فکر من پيش تو بودمثه تو تو زندگيم هيشکي نبود...
نظرات شما عزیزان:
.gif)